می خوام راه برم
بیتا گلی دختر خوبم
هزار ماشالا این روزا مثل یه آدم بزرگ پا میشی می ایستی این برای من و بابا خیلی هیجان انگیزه دستت رو میگیری به پاهای من و بلند میشی می ایستی بعد دستت رو ول می کنی و ذوق می زنی مثلا می خندی یا حتی برای خودت دست میزنی چند لحظه بعد می افتی زمین هر کس این تلاشت رو برای ایستادن می بینه کلی ذوق میزنه مثلا مامان کبری و عمو نوید عکس العملشون خیلی جالب بود .... قربونت برم خیلی دوست داری بایستی .
دیگه اینکه تو هفته گذشته دوبار گازم گرفتی یه بار داشتم ظرف می شستم که دستت رو گرفتی به پاهام و بلند شدی ایستادی من باهات صحبت می کردم ولی این برات کافی نبود دوست داشتی بغلت کنم صورتت رو چسبوندی به پام و دقیقا پشت زانوم رو گاز گرفتی برق از سه فازم پرید ولی خیلی خودم رو کنترل کردم که یه بار نیافتی. یه بار هم بغلت کرده بودم که داشتی شونه ام رو گاز می گرفتی . قربون اون دندونای موشیت برم. راستی عکسات رو از آتلیه گرفتیم خیلی خوشگل شدن تو خیلی با آقای عکاس همکاری کردی. مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی