فیلم تولد
چند روز پیش برای بار دوم داشتم فیلم تولدت رو میدیدم. بعد از اینکه از توی شکمم بیرون آوردنت تو رو گذاشتن روی پاهام و با پوار بینیت رو تمیز کردن بعد با حوله بدنت رو تمیز کردن دکتر تو رو به من نشون داد گفت دخترت رو ببین رسیده رسیده...جیگر...بعد گذاشتت روی حوله تو با صدای خفیفی گریه می کردی و به زور سعی می کردی چشمات رو باز کنی و اطرافت رو تماشا کنی حسابی کنجکاو بودی. نور چشمت رو اذیت می کرد ولی بازم سعی می کردی چشمات رو باز نگه داری، گریه می کردی ولی اصلا به نظر نمیرسید که ناراحت باشی انگار راضی هم بودی جای بند ناف گردنت رو قرمز کرده بود. تمام رفتارهات برام با مفهوم و آشنا بود در صورتیکه اولین بار که این فیلم رو میدیدم این آشنایی رو حس نکردم. از همون بدو تولد دقیقا طبق شخصیت و منش خودت رفتار میکردی، کنجکاو و عجول، صبور در برابر درد (انشالا همیشه درد و ناراحتی از وجودت دور باشه)، چشمام خیس شده بود خدا رو شکر کردم و فهمیدم که خیلی بیشتر از اونی که فکر می کنم به تو وابسته شدم.... دوستت دارم.